جدول جو
جدول جو

معنی زیان رسیده - جستجوی لغت در جدول جو

زیان رسیده
(رَ دَ / دِ)
ضررکرده و خسارت کشیده و مغبون. (ناظم الاطباء) : کاروان زده و کشتی شکسته و مرد زیان رسیده را تفقد نماید. (مجالس سعدی).
دریاست مجلس او دریاب وقت و دریاب
هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد.
حافظ.
رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ / چِشُ دَ)
آسیب و گزند رسیدن بر کسی یا چیزی:
شمشاد و سرو را ز تموز و خزان چه باک
کز گرم و سرد لاله و گل را رسد زیان.
خاقانی.
نشرۀ من مدح امام است و بس
تا نرسد ز اهرمنانم زیان.
خاقانی.
انباشت شاه معده آب روان به خاک
تا کم رسد به مرکز خاکی زیان آب.
خاقانی.
، خسارت و ضرر رسیدن:
آنکه زیان می رسد از وی به خلق
فهم ندارد که زیان می کند.
خاقانی.
رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(خَ رَ / رِ دَ / دِ)
پژمرده. خزان دیده:
مجنون چو گل خزان رسیده
می گشت میان آب دیده.
نظامی.
کای تازه گل خزان رسیده
رفتی ز جهان جهان ندیده.
نظامی.
لیلی سمن خزان ندیده
مجنون چمن خزان رسیده.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
زیان زده. زیان کشیده. مغبون. خاسر. متضرر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خزان رسیده
تصویر خزان رسیده
پژمرده، خزان دیده
فرهنگ لغت هوشیار
خاسر، متضرر، مغبون
متضاد: منتفع
فرهنگ واژه مترادف متضاد